جدول جو
جدول جو

معنی پسر بکر - جستجوی لغت در جدول جو

پسر بکر
(پِ سَ رِ بَ)
ابن حمران. بروایت اصح وی مسلم بن عقیل را در کوفه شهید کرده سرش را به پیش عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه برد و تنش را از بام قصر بزیر انداخت. (روضهالشهداء از حبیب السیر جزء 1 از ج 2 در حالات امام حسین علیه السلام)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر مکر
تصویر پر مکر
پر حیله، پر فریب، پر چاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پسر وار
تصویر پسر وار
مانند پسر، سهم پسری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر گیر
تصویر پسر گیر
پسری که دیگری او را بجای پسر خود گرفته است متبنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر بچه
تصویر پسر بچه
پسر بحد بلوغ نرسیده
فرهنگ لغت هوشیار
پر نصیب پر بهره. پر بهر کردن پر نصیب کردن پر بهره کردن بهره مند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
درختی که بار بسیار دارد پر میوه پر ثمر مقابل کم بار، که شار و غش بسیار دارد (زر و سیم و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر مکر
تصویر پر مکر
پر فریب ترفندگر پر حیله پر فن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر کبر
تصویر پر کبر
پر من پرمنش پر تکبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر فکر
تصویر پر فکر
اندیشه ور پر اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر گر
تصویر پسر گر
بوجود آورنده پسر موجد پسر پسر درست کن
فرهنگ لغت هوشیار
پایور شهربانی برابر سروان (درارتش)، توضیح: این کلمه مدتی محدود در زمان اعلیحضرت رضا شاه متداول شد ولی بعد متروک گردید و اکنون سروان بجای آن مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر بار
تصویر پر بار
پرثمر، غنی
فرهنگ واژه فارسی سره
پس افتاده
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان زوار تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی